دو نکته درباره دراز ترین شب سال
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امشب، یلداست. عید تولد مهر یا میترا و باززاده شدن خورشید. نیاکان ما شب یلدا را به صرف این که بلندترین شب سال است گرامی نمی داشتند بلکه مناسبت این شب زنده داری جدال با تاریکی بوده است تا خورشید طلوع کند و صبح بدمد و جشن بگیرند و البته نوعی نگرانی از آمدن زمستان.
اقتصاد کشاورزی و مشکلاتی که فصل سرما پدید می آورد ذهنیت منفی در برابر زمستان ایجاد کرده بود و با شب زنده داری خود را آماده مقابله با فصل سرما می کردند چندان که نوروز نیز به خاطر پایان این فصل جشن گرفته می شود.
بنا براین شب یلدا نه با شب وتاریکی که با روز و خورشید نسبت دارد و به همین خاطر روز بعد را " خور روز"می نامند. یکی از استنادات کسانی که روح شعر حافظ را احیای آیین مهر و خود شاعر را یک میترایی می دانند بیت مشهور درباره یلداست:
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید خواه گو که برآین
نکته جالب دیگر درباره یلدا قرابت آن با عید مسیحی است. از ابوریحان بیرونی در " آثار الباقیه" نقل شده که " این شب در مذهب رومیان، عید یلداست و آن میلاد مسیح است و به جاست که مانیز گرامی اش بداریم." البته حق تقدم با یلدای ایرانی است که قطعا قدمت آن بیش از دو هزار سال است و به پیش از میلاد مسیح بازمی گردد و قراین بسیار می توان به دست داد که مبنای میلاد مسیح بر پایه یلدا قرار داده شده است و ایرانیان از آن الگو نگرفته اند که خود پیش تر می زیسته اند.
واژه یلدا خود بر گرفته از زبان سریانی و به معنی " میلاد" است و حتی برخی داستان تولد مسیح در آغل را نیز برپایه درخشش میترا در غار می دانند.
پس یلدا را نه به خاطر شب که به سبب روز بعد گرامی داریم. جشن زایش خورشید در صبح روز بعد:
یلدا شب بلند، شب بی ستارگی
لختی به تن تپید و به هم رفت و درشکست
با خانه می شدیم که گرد سپیده دم
بر بام می نشست...*
یلدا مبارک.